تاریخ پر فراز و نشیب ایران و سرگذشت اقتصاد کشورما در پس این فراز و نشیب ها!
اگر نگاهی به تاریخ ایران بیندازید، می بینید که همواره به دلیل زیاده خواهی برخی از مسئولان کشور، دچار فراز و نشیب شده است.
در سال های مشروطه، پادشاهان هیچ چیز از اداره کشور نمی دانستند؛ آنها فقط به اروپا سفر می کردند و از دیدن پیشرفت های آنها شگفت زده شده و دوباره به ایران بازمی گشتند.
البته آنها دوست داشتند که کشورشان هم مانند اروپا رونق بگیرد؛ ولی وقتی وارد عمل می شوند، شرایط را مخالف با زیاده خواهی ها و استبداد خود می دیدند در نتیجه دست از عمل کشیده و همان روش های قبلی را به کار می گرفتند.
از برکناری رژیم سلطنتی تا به امروز
اگر از دوران مشروطه و پس از آن بیرون بیاییم؛ به دوران رضا شاه می رسیم. شاید در دوران رضا شاه زندگی مردم بهبود یافته و از نظر اقتصادی مشکل خاصی نداشتند؛ اما آنها از موضوع دیگری رنج می بردند. از آنجایی که شاه تمام امور کشور را تحت تاثیر نظرشخصی خود قرار داده بود، باعث شورش و انقلاب شد.
در واقع ملت ایران مانند ارتشی بودند که شاه فرمانده آنها بود و به جای آنها فکر می کرد.
مردمی که انقلاب کردند، در یک مورد اتفاق نظر داشتند: تعیین دیگری و مشارکت در تمامی امور کشور.
آنها می خواستند در امور کشورشان مشارکت داشته باشند و بتوانند سهمی از آبادانی کشورشان را به عهده بگیرند.
دلیل اصلی انقلاب مردم ایران این بود که شاه منزلت انسانی آنها را به شدت پایین آورده بود.
اقتصاد بعد از انقلاب و دلیل شکست اصلاحات
باید بی تعارف بگوییم هنوز مشکلات بسیاری در پس اقتصاد کشورمان وجود دارد.
ســوء ظــن بــه نظــام بــازار و بخــش خصوصــی، پــس از گذشــت بیــش از ســه دهــه از انقــلاب اســلامی هنــوز هــم وجــود َدارد و امــا اصلاحــات اقتصــادی کــه بارهــا از دهــه دوم پــس از انقــلاب تجربــه شــد هیچــگاه بــه نتیجــه مطلــوب نرســید.
علــت ایــن امــر در درجــه اول بــه گــره فکــری بــاز می شــود کــه هنــوز بــاز نشــده اســت؛ ایــن معضــل ریشــه در درک نادرســت از نظــام بــازار، ســاختار و کارکــرد آن دارد کــه بــد فهمــی در خصــوص بخــش خصوصــی نیــز بــه آن مربــوط می شــود؛ و در درجــه دوم علــت شکســت اصلاحــات اقتصــادی، منافــع متشــکل یــا گروهای ذینفــع در بقــای سیســتم اقتصــاد دولتــی اســت کــه در رده هــای مختلــف درون دولــت و بیــرون از آن از دوام و بقــای ایــن سیســتم ســود می برنــد.
نه اقتصاد دولتی و نه اقتصاد بازار!
داوری منفــی و چپگرایانــه از نظــام بــازار هنــوز در میــان تصمیــم ســازان و از اقتصــاد دولتــی ً تصمیــم گیــران رده بــالای حکومتــی وجــود دارد.
آن هــا کــه اکثــرا قطــع امیــد کرده انــد هنــوز بــر ایــن تصورنــد کــه نظــام بــازار نیازمنــد «تنظیــم» از ســوی دولــت اســت و اگــر بــه حــال خــود گذاشــته شــود، «هــرج و مرجــی» بــه وجــود مــی آورد کــه در آن اقویــا ضعفــا را اســتثمار می کننــد.
از ایــن رو، آن هــا بــه دنبــال راه ســومی هســتند کــه نــه اقتصــاد دولتــی باشــد و نــه اقتصــاد بــازار. یــا بــه ســخن دیگــر، سیســتم اقتصــادی از جنــس جدیــدی باشــد کــه در آن بــازار بــه انحــاء مختلــف محــدود و مقیــد بــه تنظیــم از ســوی دولــت گــردد.
بــه ایــن ترتیــب مشــاهده می شــود فعالیت هــای بخــش خصوصــی محــدود و مقیــد بــه صدهــا بلکــه هــزاران مجــوزی شــده کــه کارکردشــان کنتــرل و تنظیــم ایــن فعالیت هــا اســت؛ امــا بــا ایــن کار آنچــه در عمــل اتفــاق می افتــد بــالا رفتــن شــدید هزینه هــای مبادلاتــی تولیــد و در کنــار آن گســترش فســاد مالــی اســت.
هنــوز ســازمان های عریــض و طویلــی وجــود دارنــد کــه مأموریــت آن هــا «تنظیــم بــازار» بــه معنــای قیمــت گــذاری روی همــه کالاهــا و خدمــات در همــه بازارهــا اســت کــه نتیجــه آن افزایــش هزینه هــای ً ناامــن کــردن محیــط کســب و کار و ســرمایه گذاری و نهایتــا تولیــد و گســترش فســاد مالــی اســت.
هنــوز متغیرهــای کلیــدی نظــام بــازار ماننــد نــرخ بهــره پــول و نــرخ برابــری ارز دســتوری تعییــن می شــوند و تخصیــص منابــع بانکــی و ارز بــا اراده دولتمــردان صــورت می گیــرد.
سخن پایانی
ما در این مقاله از اقتصاد قبل از انقلاب در ایران شروع کردیم و سخن مان را به اقتصاد در حال حاضر کشورمان پایان دادیم.
با تمامی این تفاسیر، امیدواریم اقتصاد کشورمان هرچه زودتر بهبود یابد و از این حالت آشفتگی و تک محصولی نجات پیدا کند.
منبع: اقتصاد و دولت در ایران