چالش های دراپ شیپینگ در ایران
اگرمایل به مشاهده ویدئو چالش های دراپ شیپینگ نیستید، میتوانید متن زیر را بخوانید
سلام خدمت شما دوستان عزیز، قرار است در رابطه با چالشهای دراپ شیپینگ از داخل ایران با شما صحبت کنم. به عنوان کسی که یازده سال کار و تخصصش تجارت الکترونیک و e-commerce هست و وبسایتهای موفق و ناموفق زیادی را لانچ کردم، فکر میکنم صلاحیت این را دارم که در رابطه با این موضوع به صورت آگاهانه و با اطلاعات و ارقام واقعی با شما صحبت کنم. در نهایت تصمیم بر عهده شماست که میخواهید وارد این کار بشوید یا نه. در این ویدیو مسائلی را به شما میگویم که افرادی که دارند دورههای دراپ شیپینگ را میفروشند اشارهای بهشان نمیکنند و این ممکن است برای شما مشکلساز شود و میانه کار بفهمید که عجب کاری کردید و کلی ضرر کردید و راه برگشت ندارید.
نمیگویم این کار خوب یا بد است، این کار را بکنید یا نکنید. من فقط واقعیتها را به شما میگویم، شما دیدتان بازتر میشود و بعد تصمیم بگیرید با توجه به شرایطتان، آیا تواناییش را دارید انجام دهید یا نه. در کل دراپ شیپینگ کلاهبرداری نیست. دراپ شیپینگ انجام میشود توی دنیا. خیلیها دارند از این راه درآمد کسب میکنند، اما ما تو ایران هستیم و کمی شرایطمان نسبت به مردم دنیا فرق دارد.
بیشتر بخوانید: صفر تا صد کسب درامد دلاری بدون تخصص
خب، من دیگر حاشیه نمیگم و یک راست میروم سر اصل مطلب. اینجا یک چارت کلی در رابطه با سیستم دراپ شیپینگ را برایتان آوردم. بیشتر صحبتهایم قرار است در رابطه با همین چارت و اسلاید باشد. اگر این ویدیو برایتان جالب بوده پس حتما با دراپ شیپینگ آشنایی دارید و در این حد میدانید که چطور کار میکند.
اما به دوستانی که نمیدانند باید بگویم که سه رکن، یا سه آیتم دارد دراپ شپیینگ. یکیش شما هستید که به عنوان واسطهاید بین مشتری یا خریدار و تأمین کننده. سیستمش مثل سیستم بازار است. در سراسر دنیا مغازهدارها و فروشگاههای اینترنتی، تجار، پخشکنندهها همه به این شکل کار میکردند. همیشه هر جا که یک کالایی این وسط بوده سیستم اقتصادی به این شکل کار میکرده است که یک نفر واسطه بوده بین مصرفکننده و تأمینکننده. الان هم همین سیستم است توی دراپ شیپینگ. چیز عجیب و غریبی نیست. شما میآیید فروشگاهی میسازید که به شما میگویم کجا و چطور، بعد از تأمین کننده، که به این هم اشاره میکنم، کالا یا کالاهایی را دریافت میکنید به قیمت ارزانتر و به تعداد بالا. بعد به مشتری که خودش نمیتواند عمده بخرد، یا نیاز ندارد و یکی از این کالاها رو میخواهد با قیمت بالاتر میفروشید. این وسط یک سودی برای شما دارد. اما وقتی با دقت بیشتر به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم به این راحتی و سادگیها هم نیست که به نظر میرسد.
دراپ شیپینگ در ایران با کمترین سرمایه
اولین اقدامی که باید انجام دهید این است که یک وبسایت، یک ویترین داشته باشید که مشتری وارد شود و بتواند عکس محصولات شما و مشخصاتش را ببیند و سفارش دهد تا شما برایش تأمین کنید. در ادامه تمام این زنجیره را برایتان شرح میدهم که چطور کار میکند. شما از چند روش میتوانید وبسایت داشته باشید. یا بروید توی shopify که تبلیغ زیادی برایش میشود و کسانی که دوره آموزشی میفروشند سفارش میکنند.
تو shopify شما باید ۹ دلار بابت هزینه فعالسازی و عضویت بپردازید که این ۹ دلار را باید از طریق شرکتهای واسطه پرداخت کنید. کارمزد بدهید تا بروید به shopify. حالت بعدیش این است که مثل بسیاری از افراد از CMS ها یا سایتهای آماده مثل وردپرس یا مجیتو استفاده کنید. در این روش یک قالب آماده میگیرند، که کار منطقیتری هم هست.
حتی اگر سرمایه زیادی دارید و نمیدانید با آن چه کار کنید، درست و عقلانی نیست که بیایید از اول به یک کدنویس، یک طراح سایت سفارش وبسایت دهید. تا میتوانید در هزینههای اولیه صرفهجویی کنید. در آینده اگر کارتان گرفت و دیدید دارید خوب پیش میروید میتوانید حرفهایترش کنید و هزینه بیشتری صرف کنید.
پس قدم اول برای دراپ شیپینگ در ایران، این است که از وبسایتسازها استفاده کنید. مثلا شما یک قالب آماده وردپرسی را بخواهید از ژاکت یا از راستچین بخرید ششصد هفتصد هزار تومان میشود. در حال حاضر که دارم اینها را ضرب میکنم، مبلغش اینقدر شده است. پانصد هزار الی یک میلیون تومان هم در کمترین حالت اگر طراح منصفی پیدا کنید از شما میگیرد که بیاید این را برایتان لانچ و نصب کند و تحویل شما دهد. وقتی وبسایت را به شما تحویل داد، شما باید یک دانش اولیه وردپرسی داشته باشید که این را ویرایش و مدیریت کنید، وگرنه برای کوچکترین کارهایتان باید همیشه وابسته به طراح باشید و قطعا برای هر کار و سفارشی هم باید هزینه بپردازید. آموزش وردپرس و نحوه کار با پنل وردپرس در یوتیوب هست و میتوانید دورههایش را تهیه کنید. چند ساعت برایش زمان میگذارید و با آزمون و خطا بالاخره دستتان میآید.
قدم بعدی این است که اگر وبسایت مال خودتان هست، یک درگاه آنلاین نیاز دارید. وقتی مشتری وارد سایت شما میشود باید از طریق درگاه وجه را بپردازد تا مستقیم از بانکها پولتان را بگیرید. مثلا داخل ایران زرینپال و شاپرک معروف هستند، اما خارج از کشور درگاههای مختلفی هست که رایجترین و قابل اطمینانترینش از لحاظ مشتریها که بهش اطمینان میکنند پیپل است. چون گزینه ریفاند یا بازگشت پول دارد. معمولا وقتی میخواهید از داخل ایران از پیپل استفاده کنید، اولا یک هزینهای باید بدهید برای فعالسازی شرکتهایی که این کار را انجام میدهند که این کار خیلی منطقیتر است تا اینکه خودتان بخواهید تمام این مراحل را طی کنید. مثلا برای باز کردن حساب پیپل باید شماره موبایل یک کشور دیگر را تهیه کنید و از طریق آن کانفرم کنید (تأییدیه بگیرید)، بعد قبض برق یا آب بدهید و بعد آدرس و احراز هویت و این مسائل که اگر خودتان بخواهید انجام بدهید من پیشنهاد نمیکنم چون ریسکش بالاست و خیلی سختتر است. از شرکتهایی که این کار را انجام میدهند مثل مینا پی که نماینده ارزیش هست به شما پیپل مالزی میتواند بدهد. شرکتهای دیگر را من امتحان نکردم و نمیدانم. پیپل را به شما میدهند اما دوستان، احتمال اینکه پیپل شما به حالت ساسپند یا تعلیق در بیاید و شناسایی شوید هست. حتی با وجود رعایت پروتکلها، و حتی اگر با vps آنلاین شوید، تمام اینها را رعایت بکنید باز هم احتمال ساسپند شدنتان و بستن حساب کاربری شما هست. وقتی هم ببندند هر چقدر هم پول درش باشد بلوکه میشود و نمیتوانید چیزی دریافت کنید. البته انواع و اقسام ساسپندها وجود دارد. معمولا اگر بفهمند در ایران هستید دیگر کار تمام است. پس این قضیه را هم در نظر داشته باشید.
موضوع بعدی این است که شما باید بیاید وقتی سفارش گرفتید از تأمینکننده یک محصولی را بگیرید که برای مشتریتان بفرستد. خوشبختانه دیگر به این صورت نیست که مثلا تأمین کننده به شما بگوید خب، حداقل ۵۰ تا ۱۰۰ عدد از این کالا را خودت بخر و بفروش. نه، تأمینکنندهها هم دراپ شیپر شدند. یعنی با این سیستم تطبیق پیدا کردند که خودشان میآیند از شما مشخصات خریدارتان را میگیرند، پول محصولشان را هم از شما میگیرند و مستقیم میفرستند برای خریدار شما. اما یک چالش هست. شما تأمینکنندههای زیادی دارید، چون کالاهای زیادی توی سایتتان هست و با انواع و اقسام تأمینکنندهها دارید کار میکنید. مثلا یک مشتری میآید یک جنسی را از شما میگیرد به ارزش ۲۰ دلار. این ۲۰ دلار فرض کنید مثلا ۷ دلارش سود شماست این وسط. از این ۷ دلار باید به تأمینکننده هم بدهید. خب، چطور باید بدهید؟ باید از طریق شرکتهای واسط دوباره بیایید پرداخت کنید پول تأمینکننده را بدهید. این وسط یک کارمزدی از مبلغ شما کسر میشود. باید ببینید این کارمزد به صرفه هست یا نه؟ هزینههای پست هم هست که آنها را معمولا مشتری میپردازد. تأمینکننده از شما میگیرد و شما هم از مشتری میگیرید. من ندیدم که زیاد افرادی که دوره میفروشند به این کارمزد اشاره کنند. پس شما هم از تأمینکننده که میخواهید خرید کنید یک کارمزدی هم باید به او بدهید. این مسائل را باید در نظر داشته باشید و حساب کتابهایتان را بکنید ببینید آخرش چقدر برایتان میماند برای هر خرید.
حالا چالش دیگر هم هست. مثلا مشتری میآید توی سایتتان میخواهد دو سه تا محصول بخرد. این دو سه تا محصول از تأمینکنندههای مختلف هستند چون محصولات با هم فرق دارند. به شما یک بار پول میدهد ولی شما برای هر محصول باید بروید دوباره این کارمزد را بدهید، بعد برای هر محصول باید هزینه پست بدهید. خریدار یک بار هزینه بابت پست برای سه محصول به شما میدهد. ولی شما باید برای سه محصول سه هزینه ارسال متفاوت به تأمینکنندهها بدهید. و سه بار هم برایشان کارمزد بابت سه پرداخت مختلف بدهید. از این اتفاقها هم میافتد. بعضی از مشتریها فقط یک کالا نمیخرند. وقتی چند تا کالا خرید میخواهید چه کار کنید؟ از جنبه دیگر هم بخواهیم ببینیم آن کالاها با فواصل زمانی مختلفی به دست خریدار میرسد خریدار توقع دارد وقتی بسته آمد آن سه کالا با هم توی یک بسته باشد که پست بهش میدهد، نه اینکه یکی الان بیاید و یکی دیگر هفته بعد بیاید و یکی هم چهار روز بعد. این مسئله را هم در نظر داشته باشید که ممکن است پیش بیاید.
آموزش دراپ شیپینگ در ایران
از نظر من این مواردی که اشاره کردم چالشهای اصلی نبود. چالش اصلی بحث ترافیک است دوستان. شما وقتی که این وبسایت را دارید، حالا یا shopify یا وبسایت خودتان یا هر جای دیگر. شما باید توی این بازار پر رقیب وب که الان تمام افراد دنیا هجوم آوردند سمت اینترنت مشتریهای خودتان را پیدا کنید. زمانی که ما کار کردیم اصلا رقیبی نبود. یک وبسایت میزدیم، مثلا خودم ایدهای داشتم و از فردا شروع میکرد به فروختن، یعنی سریع ایندکس میشد، بلافاصله تو گوگل رتبه میگرفت، تبلیغ میدادیم کلی روش کلیک میکردند. هزینی سی تی الش بالا بود. حالا اینها را بعدا اشاره میکنم چه هستند. اما در گذشته خیلی راحتتر بود. الان سختتر شده است. هزینهها دارد بالاتر میرود. و چطور ترافیک میخواهید بگیرید؟ ترافیک نداشته باشید که فروش ندارید. شما بهترین سایت را بزن، بهترین تأمینکننده را هم داشته باش، تا کسی نیاید توی فروشگاهتان معمولا فروش ندارید. حالا نرخهای تبدیل متفاوتی هست. مثلا به نظرم یک درصد خیلی عدد خوبی است. کال مژرینگ یعنی نرخ تبدیل بازدیدکننده وبسایت شما به مشتری یک درصد باشد که عالی است. یعنی از هر صد بازدیدکننده که میآیند توی وبسایت شما، یک درصدشان خرید بکنند، یعنی از هر صد تا یک نفر. این نرخ عالی است. البته از این بالاتر هم هست برای صنایع خاص. اگر خیلی حرفهای کار کنید، نحوهای که بازدیدکننده وارد سایتتان شده هم خیلی مهم است که از چه طریقی آمده است. مثلا روی بنر کلیک کرده، روی گوگل ادز کلیک کرده، از طریق تبلیغات فیسبوک آمده است. اگر از فیسبوک آمده باشد نرخ تبدیلش بالاتر است. اینها بالا پایین دارد. ولی شما باید حساب کنید که کال مژرینگ در همین حدودهاست. حالا برای بعضی از کالاها با توجه به نوع کشاندن بازدیدکننده به وبسایتتان ممکن است خیلی پایینتر هم باشد. مثلا به یک دهم درصد هم برسد. یک دهم درصد یعنی از هر هزار بازدیدکنندهای که به وبسایتتان میآیند شاید یک نفر خرید کند.
خب، حالا میخواهیم ببینیم که ترافیک چطور ایجاد میشود برای وبسایت شما. برویم اسلاید بعد. ترافیک وبسایت، تعداد بازدیدکنندههایی که میآیند به وبسایت شما، از دو طریق است. یا ارگانیک است، یا از طریق تبلیغات. ارگانیک یعنی چی؟ اصل ارگانیک یعنی سئو کردن. SEO یا Search Engine Optimization را حتما شنیدید. شما تو گوگل وقتی چیزی را جستجو میکنید، مثلا دراپ شیپینگ، گوگل در صفحه اول ده لینک میآورد. لینکهایی که بالا هستند، وبسایتهایی که به شما پیشنهاد داده، آنها شانسی آنجا نیامدند. آنها یک کار تخصصی کردند روی سایت به اسم سئو یا SEO. سئو کردن کار بسیار تخصصی و پیچیدهای است. نه اینکه نشود. خودم سئو کار هستم. کارم سئو است، ولی کار بسیار پیچیدهای است. به تجربه و آزمون و خطا هم نیاز دارد. میلیونها تومان باید هزینه شود. در تمام زیر شاخههایش باید مسلط باشید تا بتوانید یک سئوی خوبی را در وبسایتتان داشته باشید. یعنی سئو خودش چند شاخه میشود، چند تخصص باید داشته باشید تا بشوید یک سئوکار. اگر بخواهید برونسپاری کنید، آن هم مشکلات خاص خودش را دارد. پیدا کردن سئوکاری که هم حرفهای باشد و هم با تجربه، هم پول خوب و مناسب بگیرد و از همه مهمتر متعهد باشد. خیلیها هستند که پول میگیرند اما کارهای بلک اوت میکنند، سایتتان را نابود میکنند. سایتها شاید مدت کوتاهی بالا بیاید اما بعد از چند وقت جریمه و پنالتی میشود. اتفاقی که قبل از اینکه خودم سئوکار شوم برای من بارها پیش آمد، برای همه افراد اتفاق افتاده است. اگر سئوکار خوب پیدا کنید هم هزینه زیادی باید بپردازید، یک کار یک ساله است حداقل، دوستان. یعنی یک سایت نوپا را بخواهید سئو کنید، رتبه بگیرد، بازدیدکننده بگیرد و فروش اتفاق بیافتد، حداقل یک سال بهش وقت بدهید تا اولین فروش و بازدیدهایش اتفاق بیافتد. یعنی صبر زیاد میخواهد و کار مستمر است. تولید محتوای مستمر فقط تولید محتوا نیست. تمام جنبههای سئو را باید مطالعه کنید. یعنی اگر بخواهید شما سئوکار شوید چیزی حدود ۱۰۰۰ ساعت باید وقت بگذارید. یعنی هم آموزشش، هم آزمون و خطا، و تجربهای که به دست میآورید باید حداقل این مدت برایش وقت بگذارید تا بتوانید بگویید من کمی سئو بلدم. اگر میخواهید بیرون بدهید که بحثش جداست. باز تأکید میکنم چالشهای خاص خودش را دارد.
روش دوم که زود بازدهتر هست و سریع اتفاق میافتد تبلیغات است. اما در دورههایی که برای فروش میگذارند ندیدم که بگویند چقدر پول برای تبلیغات باید بپردازید. دوستان، الان تبلیغات خیلی گرانتر شده است. مخصوصا بعد از کرونا، چون در دوران کرونا شرکتهای بزرگ داشتند ورشکست میشدند و اقتصاد دچار رکود شده بود، الان که کرونا تموم شده است هزینهها را بالا بردند چون میخواهند ضررهای قبلی را جبران کنند.
شما از دو طریق معمولا میتوانید تبلیغات داشته باشید. گوگل ادز هست، یوتیوب ادز هست و فیسبوک ادز هم هست. من به گوگل ادز و یوتیوب ادز نمیپردازم، و توضیح میدهم چرا بهترین مورد فیسبوک است. نگاه نکنید که ما زیاد از فیسبوک استفاده نمیکنیم و تقریبا در ایران فراموش شده است. در خارج از کشور و کشورهای توسعه یافته حتی از اینستاگرام محبوبتر است و بسیاری از اتفاقها و فعالیتها در فیسبوک انجام میشود. گوگل ادز هزینههای متفاوتی دارد و بعضی از کلیکها تا دو سه دلار برای شما آب میخورد، یعنی فقط آن تبلیغ یا ادز شما ر گوگل بخواهد در نتایج بالا نشان دهد بابت بعضی محصولات دو سه دلار میشود. یعنی شما فقط دو سه دلار بابت هر کلیک میپردازید تا طرف کلیک کند بیاید به وبسایت شما. بعد کلیک کرد آمد، کال مژرمنت که قبلا به شما گفتم، از هر صد نفر شاید یک نفر بخرد، یعنی شما باید دویست سیصد دلار هزینه کنید تا یک خرید اتفاق بیافتد. حالا شاید کال مژرمنت با توجه به اینکه گوگل ادز هدفمند است بالاتر برود. مثلا بشود ۵ درصد. ولی باز هم باید ببینید که این قیمتها همخوانی دارند یا نه. چقدر سود برای شما میماند؟ شاید مجبور شوید ضرر دهید و از جیب خودتان پول بدهید. یوتیوب هم به همین شکل است. قیمتهاش تقریبا شبیه گوگل ادز است. چه بسا بالاتر. اما فیسبوک که محبوبتر هست در بحث دراپ شیپینگ، به این علت که فیسبوک از دیتا بیس بزرگی که دارد برای آنالیز مشتریها استفاده میکند و شما توی فیسبوک که تبلیغ میدهید، الان در سال ۲۰۲۳، بین ۵ تا ۹ هزار دلار باید برای اولین کمپین تبلیغاتیتان در نظر بگیرید که بخواهید استارت دراپ شیپینگ را بزنید. ۵ تا ۹ هزار دلار برای کسی که خارج از ایران زندگی میکند در یک کشور درست و حسابی شاید هزینه معقولی باشد، سرمایه کمرشکن نیست که اگر پولش برود طرف بگوید بدبخت شدم. ولی در ایران کسی که پول ندارد که اصلا در هزینههای پیپل و ۹ دلار shopify و به طور کل در هزینههای اولیه میماند. چنین شخصی یعنی کسی که سرمایه ندارد که اصلا نمیتواند دراپ شیپینگ کند. حالا کسی که سرمایه دارد. همین ۵ تا ۹ هزار دلار را حساب میکنیم، یا اصلا حد وسط بگیریم و ۷ هزار دلار را حساب کنیم که میشود ۳۵۰ الی ۴۰۰ میلیون تومان. یعنی پول یک ۲۰۶ یا پراید است. طرف میتواند اگر ماشین نداررد با این پول برای خودش یک ماشین بخرد تا بیاید چنین ریسکی بکند که آیا درش موفق میشود یا نه. پس شما روی ۵ الی ۹ هزار دلار حساب کنید، حالا چطور؟ باز اینجا یک نکته خیلی جالب دارد تبلیغات فیسبوک. ببینید، شما مثلا اگر وبسایتتان یا shopify را بخواهید به فیسبوک وصل کنید یک کدی فیسبوک به شما میدهد به اسم پیکسل. این پیکسل را شما نصب میکنید روی سایتتان. بعد هر ترافیکی که از طریق تبلیغات خود فیسبوک میفرستید روی وبسایتتان، این افرادی که میآیند کلیک میکنند و وارد وبسایت شما میشوند اینها آنالیز میشوند توسط فیسبوک. یعنی سن، اسم، جنسیت، موقعیت و کشور، رنگهای مورد علاقه، عادتها و به طور کل همه چیزشان و مثلا بر اساس صدها دیتا بیاید آنالیز شود و این یک مجموعهای میشود. این پیسکل را شما میآیید در تبلیغات بعدی ازشان استفاده میکنید. مثلا در کمپین اول صد تا فروش باید داشته باشید تا این پیکسل شما به اصطلاح بخته یا آمادهی استفاده شود. این صد فروش برای شما ۵ الی ۹ هزار دلار هزینه دارد تا پیکسلتان آماده شود. پیکسلی که آماده شد فیسبوک به شما میگوید که، یعنی پیش خودش آنالیز میکند و متوجه میشود که خریداران یا بازدیدکنندههای وبسایت شما چه سلیقههایی دارند یا چه افرادی ممکن است بیشترین خرید را از وبسایت شما کنند، بعد توی کمپینهای بعدی، پیکسلهای بعدی میآید به آنها نشان میدهد. یعنی درصد فروش شما، کال مژرمنت شما، نرخ تبدیل بازدیدکننده به مشتریتان بالاتر میرود. به این میگوییم تبلیغات ریتارگتینگ. یعنی بار اول شما یک هزینهای میپردازید یک سری افراد میآیند روی سایتتان، یک چرخی میزنند، از تعدادی که خرید میکنند این پیکسل پختهتر و پختهتر میشود یعنی اختصاصیتر میشود برای وبسایت و محصولات شما. بعد تازه توی پیکسلهای بعدی فروشتان، کال مژرمنتتون، بالاتر میرود. چرا؟ چون پیکسل اولی پختهتر شده است. توی بحث دراپ شیپینگ افرادی که مدرس هستند و میگویند، ادعا میکنند ما خودمان داریم این کار را انجام میدهیم، اینها این نکته را به شما نمیگویند. مثلا میآیند میگویند نگاه کن کال مژرمنت ما اینقدر است، نرخ تبدیل ما اینقدر است. ما اینقدر داریم از کمپین میفروشیم. ولی نمیآیند بگویند ما هفت هشت هزار دلار اول هزینه کردیم تا این پیکسل پخته و آماده شود، و اختصاصی شده برای وبسایت ما. حالا آن کمپینهای بعدی هر چقدر فروش بیشتر و بیشتر شود آن سایت پیکسلش قویتر میشود و در فروشها و کمپینهای بعدی تعداد مشتریهاش بیشتر و فروشش بیشتر میشود. یعنی تصاعدی میرود بالاتر. پس آن هزینه اولیه خیلی مهم است و باید در نظر داشته باشید و ببینید میتوانید این کار را انجام بدهید یا نه.
در نهایت دراپ شیپینگ در دنیا انجام میشود، در ایران هم شاید بعضیها دارند انجام میدهند ولی با این چالشها مواجه هستند. اگر دستتان خالی است، اگر سرمایهای ندارید، این کار ریسک دارد. اگر سرمایهای دارید ممکن است از دست بدهید و قابل بازگشت نیست. فرضا اگر وام گرفتید یا طلا فروختید یا تمام پساندازتان هست و بعد در آینده اگر به پول نیاز داشتید برای مسائل ضروری مثل جراحی و غیره، چنین پولی را در دراپ شیپینگ یا به طور کل کارهایی که ریسک دارد توی بازار آزاد فعلی، که اقتصاد دچار رکود شده، توی ایران که رکود و تورم را با هم داریم، زیاد منطقی نیست.
اگر دوست داشتید که بدون سرمایه اولیه در حد بیست بیست و پنج دلار در روز در بیاورید، کارهای غیر تخصصی کنید، مثلا ویدیو ببینید، تبلیغات ببینید، روش کلیک کنید یا میکرو تسکهایی را انجام بدهید، یعنی کارهای ساده را انجام بدهید در بعضی از پلتفورمها، چنین وبسایتهایی هست. البته بسیاری از این وبسایتها کلاهبردارند. بعضیها احراز هویت میخواهند یا وقتی پول بخواهند بدهند از طریق پیپل میپردازند. دردسرهای این چنینی هم دارند اما اگر دنبال وبسایتهایی هستید که درش فعالیت کنید و روزی بیست بیست و پنج دلار در بیاورید بدون تخصص، به صورت پاره وقت و نیاز به پیپل هم نداشته باشد، مثلا با ارز دیجیتال با والتهایی مثل ترانس والت در عرض یک دقیقه با شما تسویه کنند، بروید توی گوگل عبارت «صفر تا صد درآمد دلاری بدون تخصص» را جستجو کنید. وارد وبسایت صفر تا صد بشوید، آنجا مطالعه کنید.
قطعا با درآمدی که شاید بالا نباشد و با بیست بیست و پنج دلار نمیشود میلیاردر شد، اما میشه زندگی یکی دو خانواده را چرخاند. بیست بیست و پنج دلار برای افرادی که خارج از ایران با این سایتها کار میکنند شاید پول وعده غذاهای روزانهشان تأمین شود. یا آدمهایی که دنبال پول توجیبی هستند تا فقط خرج روزانهشان را بگذرانند. با بیست بیست و پنج دلار بر خلاف دراپ شیپینگ نمیشود میلیاردر شد یا چنین وعدههایی داد، اما میشود امور زندگی را چرخاند تا بعدا سر فرصت آدم تصمیمهای بهتری بگیرد، ایدههایش را بتواند عملی کند.
خب، تا اینجا اگر از ویدیو راضی بودید لایک را بزنید، سابسکرایب هم کنید. کامنت هم بگذارید و نظرتان را راجع به حرفهای من را بگویید. حرفهایم واقعی بود؟ آیا شما برای صحبتهایی که کردم و چالشهایی که گذاشتم، آن مربیهایتان که دورههایشان را تهیه کردید راه حلی برایش دارند یا نه؟ اگر راه حلی دارند برای من بنویسید، بقیه هم استفاده میکنند. در هر صورت خیلی ممنون که وقتتان را در اختیار من گذاشتید. موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
معرفی معتبرترین وب سایت درامد دلاری همراه با آموزش
جدیدترین روش درآمد دلاری آسان با دلالی اینترنتی
چالشهای دراپ شیپینگ در ایران
درآمد دلاری در منزل با دلالی اینترنتی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.